الكاتب: ایرج پزشک زاد
التقييم:3.39
تاريخ النشر: 4-1387
خدا خودش شاهد است که من تمام عمرم هزار جور بدبختی کشیده ام که زبانم استغفر الله به دروغ نگردد، نمی دانم این بچه به کی رفته، اصلا کره خر حالا که زبانم لال، قرار است خودت را بکشی، چرا این تن لشت را از پنجره پرت نکردی تو خیابان که پدر پیر و بیچاره ات را گرفتار نکنی؟