تحميل كتاب همهی سیزده سالگیام pdf
الكاتب: گلستان جعفریان
التقييم:4.00
جفت پاهاش تیر خورده بود. نمیتوانست راه برود. اما کار عجیبی کرد. یک دفعه کف دست هایش را گذاشت زمین و پاهایش را برد بالا و شروع به راه رفتن کرد پاهایش در هوا بود و لخته های خون مثل تکه های جگر گوساله از زیر فانوسقه اش می افتاد زمین فرمانده سریع به سمت ما دونفر دوید مرا هل داد یک طرف و سر سربازان عراقی داد کشید و به عربی دستور داد ؛ دستور آتش
یک دفعه چند سرباز عراقی در چشم به هم زدنی خشاب هایشان را در تن این تکاور شجاع خالی کردند چند ثانیه بدن
اون میان زمین و هوا مثل یک ستون ماند ، بعد از آن مانند یک پهلوان به زمین افتاد
***
عنوان سیزده سالگی برای مخاطب و خواننده کتاب کافی است تا به ابعاد هیجان آور موضوع پی ببرد.اینکه شخصی در سن سیزده سالگی، به عنوان اسیر جنگی به دست دشمن افتاده باشد شاید برای مخاطب امروزی امری غیرقابل باور باشد اما با خواندن این خاطرات نه تنها می تواند واقعیت این موضوع را از نزدیک لمس کند بلکه ماجراهای ناگفته زیادی را در کتاب بخواند و اسارت را جور دیگر درک کند . از همان لحظه اسارت، به دلیل سن و سال کمی که داشت افسران نظامی سعی در استفاده تبلیغاتی از این موضوع می کنند و وی را تحت فشار می گذارند تا بگوید که وی را به زور به جبهه اعزام کرده اند، اما طهانیان کوتاه نیامده و با استقامت برای خود ماجرا جویی های زیادی را در اسارت ترتیب می دهد. سید مهدی طهانیان به واسطه جثه کوچکش می توانست از لای نرده های زندان عبور کرده و خیلی از اتفاقات را از نزدیک و بدون واسطه مشاهد کند از جمله حضور زنان ایرانی که در اردوگاه اسیر بودند و تنها کسی که با آنها از نزدیک ارتباط داشت این اسیر نوجوان بود. درنهایت زمانی که آقای طهانیان از زندان های عراقی آزاد شد تنها 21 سال داشت که خود نوید یک شروع تازه را می داد