تحميل كتاب مراثی یک روایت ساده pdf
الكاتب: بهاءالدین مرشدی
التقييم:1.00
مارییتا مادر دختر هشت سالهام بود که هیچوقت بهدنیا نیامد. دختر هشت سالهام که روبهرویم مینشست و داد میزد چرا مرا بهدنیا نمیآوری. آه ماری نمیتوانستم، نمیتوانستیم. رویاهایم شبیه دختر هشت سالهمان رفت. من به خواب میروم، و دخترک را خواب میبینم دست در دست مارییتا که میخواست از من دورش کند. آه مارییتا شکنجهگر محبوب.
چرا مرا بهدنیا نمیآوری؟