تحميل كتاب فلسفهی تنهایی pdf
الكاتب: Lars Svendsen
التقييم:3.77
«فلسفهی تنهایی» از کتابهای مجموعه خرد و حکمت زندگی نوشته لارس اسوندسن است که به فلسفه، جوهر و ابعاد گوناگون تنهایی و رابطه تنهایی با مفاهیم دیگری همچون دوستی، اعتماد، فردگرایی، سلامتی، مسئولیت و… میپردازد. این کتاب شما را وامی دارد که با واقعیت خود روبهرو شوید و در آن تأمل کنید، خود را از نو بشناسید و درک خود را از مفهوم تنهایی گسترش دهید.
کتابهای این مجموعه فلسفه را ساده نمیکنند بلکه از ابهّتِ هراسآورِ فلسفه میکاهند. پیشنهادهایی هستند برای تفکر، دعوت به اندیشیدن در زندگیِ روزمره و تأمل در مسائلی که هرروزه با آن مواجهیم، اندیشیدن به غایت و معنای زیستن، لذات دنیا، تنهایی، عشق، دوستی و …. این کتابها نقطهٔ عزیمتی هستند برای فکر کردن به پرسشهای ازلی ابدیِ انسانی و همچنین تعمق در خوشیها و مصائبِ انسانی که در این گوشهٔ جهان و در این جای تاریخ پدیدار شده است. کتابهای این مجموعه نسخه نمیپیچند و سیاههای از اعمال نیک و بد پیش روی شما نمیگذارند؛ بلکه میخواهند به فهم بهتر زندگی و پرسشها و تجربههایمان کمک کنند؛ چراغی بیفروزند تا در این اتاق تاریکِ زندگی و در لحظاتِ دشوار، درکمان از پرسشهای بیپایان انسانی روشنتر شود، بدانیم فیلسوفان و حکیمانِ جهان به این پرسشها چطور فکر کردهاند؛ تا با فهمِ دقیقتر و دیدی بازتر بتوانیم در زندگیمان تصمیم بگیریم، مسئولیت تصمیممان را شجاعانه برعهده بگیریم و با عواقب تصمیمهایمان آگاهانه روبرو شویم.
بخشی از کتاب
«همهٔ آدمها در تجربهشان از جهان تنهایند. وقتی به سخنرانیِ کسی گوش میدهید، در حالیکه صدها نفر اطرافتان هستند، شما در شنیدن کلمات به نوعی تنهایید. در یک کنسرت بزرگ، گرچه در میان هزاران نفرید، باز هم با موسیقی تنهایید، چون آنچه اهمیت دارد تجربهٔ شما از موسیقی است. واضح است که ما این تجربهها را با دیگران هم در میان میگذاریم ــــ واکنشهایشان را تحلیل میکنیم و از واکنشهای خودمان هم در قالبِ کلمات به آنها میگوییم، حتی میکوشیم تجربهمان از کنسرت یا سخنرانی را با ژست و ادا اطوار بیان کنیمــــ اما بخشی از تجربهمان همیشه خصوصی و شخصی میماند چون نمیتوان آن را کاملاً با دیگران در میان گذاشت. درد را معمولاً نمیشود مطرح کرد. وقتی درد خیلی شدید شود، جهان و زبان فرد را نابود میکند. درد آدم را لال میکند. درد شدید را نمیتوان با دیگران درمیان گذاشت، صرفاً به این دلیل که وقتی درد همهٔ دنیای آدم میشود، دیگر جایی برای چیز دیگری باقی نمیگذارد».