تحميل كتاب زندانی کوچک pdf

تحميل كتاب زندانی کوچک pdf

الكاتب: سید حسن حسینی ارسنجانی

التقييم:3.25

تاريخ النشر: 2003
Goodreads

مجموعه حوادث و اتفاق هایی که با پایمردی مبارزان انقلابی در سال های سیاه ستمشاهی در کشور ما به وقوع می پیوست و اکنون در تاریخ معاصر ایران اسلامی از آن به عنوان دوره طلایی مبارزه علیه حکومت طاغوت یاد می شود، چنان ظرفیت بالایی برای خلق آثار ادبی دارد که کمتر نویسنده به راحتی از کنار آن می گذرد و اکثر نویسندگان تلاش می کنند آثاری در این زمینه خلق کنند تا هم سندی بر حقانیت مبارزه ملت مسلمان ایران علیه حکومت طاغوت باشد و هم اثری با غنای بالای دراماتیکی در این زمینه خلق و به مجموع آثار ادبیات معاصر کشورمان افزوده شود.
در این میان، آن هایی که در دوره نسبتاً طولانی مبارزه با حکومت ستمشاهی، از نزدیک شاهد ظلم و ستم حکومت طاغوت و مبارزه، ایثار و فداکاری مبارزان انقلابی بودند، بهتر از هر کسی می توانند در این عرصه قلم زده و آثار خواندنی خلق کنند.
پیش از این هم رمانی با همین موضوع و با عنوان «مبصر کلاس هشتم» به قلم حسینی ارسنجانی منتشر شده بود که آن اثر پیش از چاپ در سومین جشنواره داستان انقلاب برتر شناخته شده و خبر از ورود یک نویسنده تازه نفس به حوزه داستان انقلاب را داده بود.
حالا کتاب جدید سید حسن حسینی ارسنجانی با نام «زندانی کوچک»، همان طور که انتظار می رفت منسجم تر از کار قبلی او، هم از نظر محتوایی و هم از منظر ساختاری، روانه بازار کتاب ایران شده است.
البته رمان زندانی کوچک چند وجه مشترک با رمان مبصر کلاس هشتم دارد؛ هر دو رمان برای گروه سنی نوجوانان و با محوریت زندگی مبارزان انقلابی نوجوان تالیف شده، فضای داستان هر دو رمان در محیط روستایی و نزدیک به هم به وقوع می پیوندد و بخش زیادی از وقایع هر دو داستان در کانال های زیرزمینی آبرسانی در روستا(قنات)می گذرد.
هر چند در رمان مبصر کلاس هشتم، شخصیت اصلی(منوچ) ضد قهرمان بود، اما در رمان زندانی کوچک، شخصیت اصلی (زینل)ویژگی های یک قهرمان واقعی را دارد. البته زینل در این راه تنها نیست و چند قهرمان دیگر هم او را همراهی می کنند، مثل آقای مدیر مدرسه که به نوعی شروع کننده وقایع داستان است و با حرکت انقلابی او، شعار نویسی علیه حکومت طاغوت روی دیوار خانه یکی از روستاییان، جرقه حرکت های انقلاب در روستا زده می شود.
همچنین شخصیت رسول که در ابتدای حرکت انقلابی زینل، او را همراهی می کند و تا پایان داستان گاه به صورت حاشیه ای به فعالیت های انقلابی خود ادامه می دهد. چند مبارز انقلابی هم که در زندان با زینل هم بند هستند، به نوعی از قهرمانان فرعی در داستان محسوب می شوند.
در مقابل، چند ضد قهرمان هم در داستان حضور دارند که اغلب از درجه داران پاسگاه هستند که سر راه مبارزان قرار می گیرند تا عنصر کشمکش در داستان به اوج برسد. کلیت داستان در گرو کشمکش این دور گروه، مبارزان انقلابی و ماموران پاسگاه است. با شعار نویسی آقای مدیر مدرسه روی دیوار کاهگلی خانه رضاقلی، یکی از روستاییان، کدخدا برزخی شده و به ماموران پاسگاه اطلاع می دهد.
ماموران هم به مدیر مدرسه شک کرده و او را دستگیر و با خود به پاسگاه می برند. زینل و رسول(دو شخصیت نوجوان)کنجکاو و پیگیر کار مدیر مدرسه می شوند و در ادامه، موقعی که متوجه می شوند اگر شعار نویسی روی دیوارهای روستا ادامه پیدا کند ماموران دیگر به مدیر مدرسه شک نخواهند کرد، دست به کار شده و روی دیوار خانه کدخدا شعار می نویسد. آنها آن شب از دست ماموران فرار می کنند اما در ادامه زینل دستگیر شده و به زندان منقل می شود. او در زندان با مبازران دیگر آشنا شده و سرانجام با هم از زندان فرار می کنند.
یکی از ویژگی های این رمان آن است که به رغم آن که در پایان رمان خبری از پیروزی کامل انقلاب اسلامی نیست و هنوز حکومت شاه در رأس قدرت است، اما داستان پایان خوش دارد. در پایان داستان وقتی زینل به همراه زندانی های دیگر از راه چاه و قنات زیر زمینی از پاسگاه فرار می کنند، نویسنده در توصیف موقعیت آنها می نویسد «شادی کنان به راه افتادند. خنده شان قنات را پر از کبوتر کرده بود. به چاه آب خانه کل عیدی نرسیده بودند که چراغ قوه ای قنات را روشن کرد و آقای مدیر و رسول با هم صدا زدند«زینل» (ص 94)
با همین دیالوگ کوتاه، داستان زندانی کوچک به پایان می رسد، اما آن چه در ذهن مخاطب و به روشنی شکل می گیرد، تداوم این شادی و طبعاً رسیدن به پیروزی بزرگ در 22 بهمن سال 1357 است که پایان وقایع داستان چند ماهی با این زمان فاصله دارد. «اوایل تیرماه 2537 شاهنشاهی بود. گرما بیداد می کرد و هوای داخل زندان کشنده بود…» (ص 81)
قبل از این که داستان به پایان برسد، نویسنده در چند فصل متوالی به نشانه های روشنی از پیروزی انقلاب اسلامی در آینده نزدیک اشاره می کند که برای مخاطب دیگر شکی باقی نمی ماند تا پیروزی نهایی انقلاب اسلامی چند قدم بیشتر باقی نمانده و عمر حکومت طاغوت به پایان خود نزدیک شده است.
شگرد نویسنده برای القای این حس، بهره گیری از یک وسیله اطلاع رسانی در داخل زندان است. او به نقل از رادیوی قراضه استوار تیموری اخبار وقایع انقلاب را به صورت گام به گام به مخاطب منتقل می کند و این از ترفندهای هر چند کلیشه ای، اما کارآمد در این بخش از رمان است.