تحميل كتاب روایت دلخواه پسری شبیه سمیر pdf
الكاتب: محمدرضا شرفی خبوشان
التقييم:4.00
قرار نبود کسی عکس را بدوزد به لباس خاکیاش. عکس توی یک مشمّای نرم، پرس شده بود. گفتند اگر اسیر شدید، این عکس را با شما نبینند، بهتر است. اگر ببینند، اذیتوآزارشان بیشتر میشود. من یکجوری به غیرتم برخورد. گفتم حالا که اینطور گفتید، نخ و سوزن برمیدارم، عکس را میدوزم همانجایی که باید باشد؛ درست روی قلبم