الكاتب: مهسا نجفزاده
التقييم:3.88
تاريخ النشر: 2017

موبايل و مانتويی كه قصد آويزان كردنش را داشتم، با فرياد ناگهانی و غيرمنتظرهی محمد، از ميان انگشتانم رها شد. فرصتی برای فكر كردن به موبايل و احتمال شكسته شدنش نداشتم. با سريعترين سرعت ممكنه از اتاق بيرون پريدم. ـ پس تو و اون امين كدوم گوری بوديد؟… ؛