تحميل كتاب دو پیرمرد pdf

تحميل كتاب دو پیرمرد pdf

الكاتب: لئو تولستوی

التقييم:5.00

Goodreads

«دو پیرمرد به نام‌های یِفیم و بادروف قصد داشتند برای عبادت به اورشلیم بروند. یفیم دهقانی متین و سالم و ثروتمند، اما خسیس بود. بادروف رفتار خوشی داشت و به زنبورداری مشغول بود.
یفیم و بادروف به اصرارِ بادروف، بالاخره آماده ی سفر شدند و به راه افتادند. آنها بعد از گذشتن از مسیری طولانی، تصمیم گرفتند در خانه‌ای استراحت کنند. بادروف به سمت خانه رفت و یفیم که عجله داشت، پشیمان شد و گفت به راهش ادامه می‌دهد. او از بادروف خواست تا در اولین فرصت راهی شود.
بادروف به آن خانه رفت. در آنجا همه چیز آشفته به نظر می رسید و پیرزنی ناتوان در خانه بود. بادروف از او آب خواست، اما پیرزن گفت کسی نیست که برود و از چاه آب بیاورد. آنها بسیار نیازمند و دردمند بودند و بادروف به آنها کمک کرد. او به شهر رفت و مقداری آرد و روغن خرید. روزها از پی هم می‌گذشتند و بادروف در آنجا ماندنی شد. او همه‌ی پولی را که برای سفر به همراه داشت، در آنجا خرج کرد و از ادامه ی راه منصرف شد. بادروف توانست زمین شوهر پیرزن را از دهقان ثروتمندی که آن را گرو برداشته بود، پس بگیرد تا آنها دوباره بتوانند کشاورزی کنند. سرانجام بادروف بدون اینکه به آنها چیزی بگوید، به خانه‌اش بازگشت.
از طرف دیگر، یفیم هر قدر منتظر دوستش ماند، او نیامد. او، تنها، به عبادتگاه رفت و مدتی را در اورشلیم گذراند؛ اما هربار که به عبادتگاه می‌رفت، بادروف را می‌دید که مشغول عبادت است. او تلاش می‌کرد تا خود را به بادروف برساند، اما او را نمی‌یافت. بعد از یک سال، سفر او به پایان رسید و راهی شهر و دیار خود شد. در راه به همان خانه‌ای رسید که در ابتدای سفر بادروف به آنجا رفته بود. پس تصمیم گرفت برای استراحت به آنجا برود…».