تحميل كتاب در خانهام ایستاده بودم و منتظر بودم باران بیاید pdf
الكاتب: Jean-Luc Lagarce
التقييم:2.88
دختر ارشد
باز دیرتر
ـ در سنی که دارم ـ
سالهای سال دیرتر٬
اگر قرار باشد شهوت مرا دوباره دربرگیرد٬
اگر میل به عشق٬ میل به عاشق و معشوق بودن از من عبور کند٬ میل این که کسی بیاید٬ سرانجام٬ و مرا ببرد
ـ شایستهی آن خواهم بود٬ نه٬ چنین فکر نمیکنی؟ ـ
من این را مانند چنان دردی تصور خواهم کرد٬ چنان فاجعهی بیرحمانهای٬ چنان مصیبتی
و پیش از هر چیز٬ پیش از هر چیز٬ ریشخندی چنان شرور٬ یک شوخی زندگی٬ نه؟
که من خواهم گریخت٬ که میجویم٬ امیدوارم٬ نیروی گریختن را٬ کشیدن فریادی خشمناک و گریختن٬
که از او دور خواهم شد٬
که آنی را که میآید خواهم راند٬ آنی که خواهد گفت مرا دوست دارد و میخواهد من نیز او را دوست داشته باشم و چنین جنایت بزرگی را مرتکب میشود که این همه دیر آمده.
ترجمهی این نمایشنامه به زبان فارسی جایزهی Ambassade de France را در سال ۲۰۰۴ از آن خود کرده است.