الكاتب: نرگس مساوات
التقييم:2.12
تاريخ النشر: 2018
ته تهش، یک روز همان به وقت جوانی، جایی پشت میز کارت در آن میانهها یا موی سپید کرده و تکیه زده بر نیمکت یک پارک، یکهو به سرت میزند که اتفاقی در کار نبود. رمان «خاک زوهر» داستان خون دادن یا تکیه زدن است با و بیاتفاقی که در کار بوده یا نبوده؛