تحميل كتاب حلزونهای پسر pdf
الكاتب: احمد آرام
التقييم:2.80
با خودم گفتم باید به این سفر بروم و میدانم چیزی از این بیرحمانهتر نیست. پس بیجهت نبود که از سرشوق، ریشم را با دقت تراشیدم، دندانهایم را مسواک زدم و توشهی مختصری در ساک دستیام چپاندم. میروم به شهری که شب، ناگهان سر میرسد و بدون ملاحظه تاریکیاش تمام چشماندازهای دریایی را مخدوش میکند.