تحميل كتاب جوجه طلایی pdf
الكاتب: اسدالله شعبانی
التقييم:2.75
یکی بود یکی نبود، زیر گنبد کبود جوجه طلایی زبر و زرنگ، رود و قشنگ، سرش را از تخم بیرون آورد و صدا زد جیک جیک جیکو…
هیچکس در دور و بر او نبود جوجه طلایی از توی تخم بیرون پرید و راه افتاد و رفت به طرف حیاط بزرگی که توی آن یک تخته سنگ بزرگ بود. کنار سنگ، یک دیوار بود روی دیوار پرچین بود. جوجه طلایی پرید روی تخته سنگ، از روی تخته سنگ پرید روی پرچن و شروع کرد به آواز خواندن
جوجه طلایی ام من
جیک می کنم جیک جیکو
رفته کجا مادرم
من می روم پیش او