تحميل كتاب جنایت و مکافات pdf

تحميل كتاب جنایت و مکافات pdf

الكاتب: فئودور دایستایوسکی

التقييم:4.42

تاريخ النشر: 21-3-2017
Goodreads

جنایت و مکافات رمان نویسنده روس، فئودور داستایوسکی می ‌باشد. وی کار نوشتن این کتاب را پس از اتمام تبعیدش در سیبری آغاز نمود. این رمان اولین بار به صورت سریالی و در دوازده قسمت طی سال ۱۸۶۶، در روزنامه پیام ‌آور روسیه منتشر شد. جنایت و مکافات همچنین به عنوان اولین رمان دوران بلوغ داستایوفسکی شناخته می‌ شود و جزء برگزیده آثار ادبیات کلاسیک جهان می باشد. کتاب جنایت و مکافات برنده نوزدهمین دوره کتاب سال ایران در سال 1379 و بهترین ترجمه در حوزه ادبیات داستانی انتخاب و معرفی شده است. در زمان نوشتن جنایت و مکافات زندگی داستایوسکی با مشکلات و فراز و نشیب ‌های فراوانی همراه بوده که دست ‌نوشته‌ های وی نیز از این قاعده مستثنی نبودند و در طول مدت زمان نگارش به دفعات تغییر کرده‌ اند تا در نهایت در سال ۱۸۶۶ به شکلی که امروزه در نسخه‌ های اصلی می ‌توان یافت منتشر شد. پس از بازگشت از تبعید داستایوسکی علی ‌رغم تنگدستی، سرپرستی خانواده برادر تازه فوت شده خود را عهده دار شد و از لحاظ مالی به شدت در مضیقه قرار گرفت. از طرفی دیگر به دلایل سیاسی و پیشینه‌ وی هیچ یک از ناشران با عقد قرارداد برای طرح اولیه وی در خصوص کتاب جنایت و مکافات موافقت نکردند و در نهایت وی مجبور شد که علی‌ رغم میل باطنی ایده خود را با کاتکوف (مدیر مسئول روزنامه پیام‌ آور روسیه در آن زمان) مطرح کند. در نهایت کاتکوف با طرح وی موافقت می ‌کند و داستایوسکی کار نوشتن کتاب را آغاز می ‌نماید. داستان اصلی جنایت و مکافات در رابطه با رادیون رومانویچ راسکلنیکف است که برای بدست آوردن پول مرکتب جنایت می‌ شود. آلیونا ایوانونا نام پیرزنی بود در نزدیکی خانه راکلنیکف یک مغازه امانت فروشی داشت و به همراه خواهرش لیزاوتا ایوانونا در آنجا زندگی می‌ کرد. راسکلنیکف از این پیرزن متنفر بود و نقشه کشتن او را در ذهن خود می‌ پروراند. یک روز راسکلنیکف خبردار شد که پیرزن فردا در خانه تنها خواهد بود و تصمیم گرفت تا نقشه خود را عملی کند. صبح روز بعد با یک تبر که می‌خواست به عنوان امانت نزد پیرزن بگذارد به خانه وی رفت و او را به قتل رساند و سپس تلاش کرد تا وسایل با ارزش و پول‌ها را جمع ‌آوری کند. در همین هنگام وی متوجه می ‌شود که خواهر پیرزن نیز در خانه حضور دارد و به خاطر ترس از دستگیر شدن و لو رفتن، راسکلنیکف خواهر پیرزن را نیز به قتل می ‌رساند و سراسیمه به خانه خود می ‌رود. پس از این ماجرا رادیون راسکلنیکف مجبور می ‌شود که به دفعات در دفتر پلیس حاضر شود و در هر بار از خود رفتارهایی مشکوک نشان می ‌دهد، که پلیس را علی‌ رغم نداشتن شواهد به وی مظنون می ‌کند. اولین حضور وی در دفتر پلیس دقیقا روز بعد از قتل است، و مأموران پلیس به خاطر شکایت صاحب ‌خانه‌ اش به خاطر عقب افتادن اجاره‌ بها به درب منزل وی می‌ آیند. که البته وی قبل از گشودن درب به روی پلیس بسیار وحشت می ‌کند. لیکن این تمام ماجرا نیست و راسکلنیکف تقریبا با تمامی شخصیت‌ های داستان به مشکل بر می‌ خورد و رفتارهای غیرمعمولی از خود نشان می ‌دهد. و این کار وی باعث می ‌شود تا در روند داستان افراد زیادی از جنایت وی مطلع شوند. وی همچنین به دلیل عذاب وجدان که پس از قتل به سراغش آمده بود و عشقی که نسبت به سوفیا سمیونویچ حس می ‌کرده جنایتی که مرتکب شده را به وی اعتراف می‌ کند. در نهایت اصرارهای سوفیا و عذاب وجدان و همچنین قول پلیس برای کاهش مجازات در صورت اعتراف باعث می‌شود تا راسکلنیکف به جرم خود اعتراف کند.