تحميل كتاب جنایتکار اعتراف می کند pdf
الكاتب: مهدی رجبی
التقييم:2.75
همان شب برق آسانسور خراب شد.در تاریکی فقط چشم هایشان را می دیدم. با پنجه های تیزشان به من حمله کردند و تمام صورت و دست هایم را خراشیدند. احساس می کرم سه چهار ساعت است توی آسانسور گیر کرده ام، اما وقتی همسایه ها مرا بیهوش از توی آسانسور بیرون آوردند،گفتند فقط سه دقیقه طول کشیده تا در آسانسور را باز کنند.