تحميل كتاب باغ کیانوش pdf
الكاتب: علیاصغر عزتیپاک
التقييم:3.27
ساقهها مثل تارهای در هم تنیدهی عنکبوت بودند و او در پشت این بافت و پوشش نازک، به کاری که کرده بود فکر میکرد. باورش نمیشد؛ هم ذوق کرده بود و هم تا حد مرگ ترسیده بود. خودش هم نمی دانست چه اتفاقی افتاد که چنان تصمیمی گرفت و بعد بدون معطلی عملیاش کرد. شاید خواسته بود با این کار شجاعتش را به عباس نشان بدهد؛ شاید خواسته بود با این کار شجاعتش را به عباس نشان بدهد؛ شاید هم از ترس این که خلبان گیرش بیندازد، فکرش از کار افتاده بود و بعد مثل دیوانه ها، احمقانهترین کار ممکن را کرده بود.