تحميل كتاب بازی مهندسی یک رمان pdf
الكاتب: قاسم کشکولی
التقييم:3.55
نويسنده نگاه تحسين آميزي به هما كه با گيلاسش بازي مي كند، مي اندازد و مي گويد
«هوم، كه اين طور پس شما هم دچار ملال هستيد؟» و اضافه مي كند «پيشنهاد مي كنم، البته بهتان برنخورد، براي اين كه از ملال در بيابيد اين بار سر هما بازي كنيد.»
«ما مدت هاست سر هما بازي مي كنيم جناب نويسنده عجيب است كه شما اين را نمي دانيد؟»
صابري با شيطنت دنباله حرف دوستش را مي گيرد «فكر مي كنم جناب نويسنده ما از هما خوششان آمده است. اين طور نيست آقاي ي ي آ…»