تحميل كتاب بازی با انگشتها pdf
الكاتب: مصطفی رحماندوست
التقييم:3.93
این کتاب داری شانزده قصه با زبان شعر است. محور تمام این قصهها بازی کودکان است. مادران میتوانند دست کودکان خود را بگیرند و با آنها وارد دنیای بازیهای کودکانه شوند. انگشتها در این بازیها نقش بازیگری را ایفا میکنند. انگشتها خودشان به موجوداتی زنده و جاندار تبدیل میشوند که شخصیتی واقعی دارند. جزییات زیاد تصویرها هم باعث میشود توجه کودکان به بدن خودشان جلب شود.
قصهها به نحوی هستند که کودک را با اعداد، میوهها و فصلها آشنا میکند. تصویرها هم در بر دارندهٔ مفاهیمی همچون اندازه و ترتیب و توالیاند.
همبازیهای بزرگسال کودکان با در دست گرفتن دستان آنها میتوانند ارتباط روحی و عاطفی خود با کودکان را افزایش دهند. این تماس فیزیکی همراه با بازی به کودکان آرامش میبخشد. همچنین شنیدن قصه و همزمان تکان دادن انگشتها باعث تمرکز بیشتر کودکان میشود.
جملاتی از کتاب بازی با انگشتها
پنج انگشت بودندکه روی یک دست زندگی میکردند.
در یک روز بارانی…
اوّلی گفت وای داره بارون میآد
دومی میگفت شُرشُر ناودون میآد
سومی گفت چتر ندارم بریم خونه، تر میشیم
چهارمی گفت کوچک وکوچکتر میشیم
انگشت شست گفت نمیریم
روی سرمان چتر میگیریم
دستو با هم بچرخانیم
تا زیرِ بارون نمانیم