تحميل كتاب امشب کنار غزل های من بخواب pdf

تحميل كتاب امشب کنار غزل های من بخواب pdf

الكاتب: افشین یداللهی

التقييم:4.25

Goodreads

افشین یداللهی متولد 21 دی ماه ۱۳۴۷ در اصفهان، پزشک متخصص اعصاب و روان و از ترانه‌سرایان به‌نام ایرانی است. او کار حرفه‌ای را در سال 1376 آغاز کرد. یداللهی برای بسیاری از سریال‌های ماندگار تلویزیونی ترانه سروده و همچنین با خوانندگان مطرح موسیقی ملی و پاپ در آلبوم‌های موسیقی‌شان همکاری کرده است.

کتاب امشب کنار غزل های من بخواب، مجموعه ای از غزل های بدیع این شاعر است…



- در آغاز کتاب امشب کنار غزل های من بخواب می خوانیم

سپاس فراوان از جناب آقای رضا عزیزی که پیش و بیش از من – و بی‌آنکه بدانم – بسیاری از سروده‌هایم را گردآوری کرده بودند و پس از مطلع نمودن من، با جدیت و دقت بسیار، تمام مراحل گردآوری نهایی، تایپ و نظم‌دهی اشعار را به انجام رساندند.

بی‌شک بدون حضور و پیگیری ایشان، انتشار مجموعه‌های فعلی امکان‌پذیر نمی‌شد.

- فهرست

غزل‌ها

1- یک روز می‌آیی که من، دیگر دچارت نیستم.. ۱۳
2- آمد و گفت روحِ بادم و رفت…. ۱۵
3- سوزاندیَم که دلم خام‌تر شود. ۱۷
4- آتش بزن آرامشِ خاکستریَت را ۱۹
5- گاهی مسیرِ جاده به بن‌بست می‌رود. ۲۱
6-دلی پشتِ ارابه‌ی عشق بستی و رفتی.. ۲۳
7- آرام بگیر امشب، ما هر دو پُر از دردیم.. ۲۵
8- از تو بعید نیست جهان عاشقت شود. ۲۷
9- بانویِ فصلِ درختانِ سارپوش ۲۹
10 بن‌بست و جاده یکی می‌شود اگر. ۳۱
11- یک شب دلی به مسلخِ خونم کشید و رفت…. ۳۳
12- آیینه‌وار با تو، اقرار پشتِ اقرار. ..۳۵
13- یک بار، مؤمنانه به شوقم نگاه کن.. ۳۷
14- این جمعِ پراکنده اگر ایل ندارد. ۳۹
15- از بس همیشگی شده‌ای مثل باورم. ۴۱
16- آزادِ آزادم، ببین چون عشق درگیرِ من است…. ۴۳
17- بوی تو می‌دهد آغوشِ خالیَم.. ۴۴
18- لذّت ببر از این که گرفتارِ تو هستم.. ۴۶
19- نه، غیرِ ممکن است کسی را خدای تو. ۴۸
20- داغِ همیشگی شده‌ی عمرِ من، تویی.. ۵۰
21- غریزی‌ترین عاشقِ تو منم، تو با اسمِ من، عشق سَر می‌کشی.. ۵۲
22- بوسیدمت که ببینم چه می‌شود. ۵۴
23- در خویش سفر کردم، ویرانه به ویرانه. ۵۶
24- دو بیتی، غزل، مثنوی می‌فروشم.. ۵۸
25- رفتی که خاطراتِ تو را زیر و رو کنم.. ۶۰
26- بمان برای زمین تکیه گاه بردارم. ۶۲
27- این یک جنونِ منطقی­ست که می‌خواهمت هنوز. ۶۴
28- تازگی‌ها بوسه‌ات طعمِ سیاست می‌دهد.. ۶۶
29- من را مشایعت کن با بوسه تا جهنم ۶۸
30- چرا این اتفاق افتاد امشب؟. ۷۰
31- شبانه‌های بی‌صدا، سکوتِ نورِ ماه شد.. ۷۲
32- یک فرصتِ طولانی از چشمِ تو می‌خواهم.. ۷۴
33- مرا بی‌میلِ من ایجاد کردی… ۷۶
34- ایستاد، امّا نرفت آنقدر، تا افتاد و رفت…. ۷۸
35- خطِ قرمزهای ما انگار لیمویی شده. ۸۰
36- تو با قلبِ ویرانه‌ی من چه کردی؟. ۸۲
37- کاری کن از سَرِ من آب بگذرد. ۸۴
38- در آغوشِ من هستی و نیستی.. ۸۶
39- مُرددَم میانِ غربتِ شیطان و قُربِ جبرائیل.. ۸۸
40- حقیقتی که در این وعده‌های رویایی­ست…. ۹۰
41- وقتی خدا تکثیر شد امّا یکی ماند.. ۹۲
42- قلبم از اعتنای کَمَت سکته می‌کند.. ۹۴
43- سفر به غیرِ تو را با سراب باطل کن.. ۹۶
44- کار از یقین گذشته و مشکوک مانده‌ای… ۹۸
45- دیوارِ یقین، وسعتِ زندانِ خودم بود. ۱۰۰
46- دیشب کنارِ پنجره‌ام هیچکس نبود. ۱۰۲
47- من خاکِ پایِ مردمِ آزاده‌ی توام. ۱۰۴
48- وقتی که واژه را در بسترِ سکوت، تصویر می‌کنی.. ۱۰۶
49- بهار، هستیِ پنهانِ درونِ آیینه‌ست…. ۱۰۸
50- تا توطئه‌ای دیگر، ‌ای دوست خداحافظ… ۱۱۰

مثنوی‌ها

51- کیست قراولِ غزل؟ شاعرِ شورشی منم.. ۱۱۵
52- من همه کار کرده‌ام، جعلِ خودم، قتلِ غزل.. ۱۱۹
53- سر بریدند آسمان را در زمین.. ۱۲۱
54- در چشمِ ماتم رستگاری موج می‌زد. ۱۲۵

از روز شمارِ یک عشق

55- زیباییِ تو سَم است، می‌نوشم و می‌میرم. ۱۳۱
56- علتِ شعرهای من.. ۱۳۳
57- درد که می‌کشی، جهان رنگ‌ پریده می‌شود. ۱۳۵
58- خیره شدن به چشم تو. ۱۳۷
59- «ساقی» از ساقِ عجیبِ تو چنین نام گرفت…. ۱۳۹
60- فقط به عشقِ ذوقِ تو زمانِ خواندنِ غزل.. ۱۴۱