تحميل كتاب آسمان، کیپ ابر pdf
الكاتب: محمود حسینیزاد
التقييم:2.98
مجموعه داستان ”آسمان، کیپِ ابر” با داستان “هنوز هم گاهی” شروع میشود. “هنوز هم گاهی”، روایتی است از گذشتهی راوی. روایتی از مرگ مادر. داستان را که خواندم، مِهی غمناک آمد پایین و در دلم نشست. کتاب را بستم و نتوانستم بقیهی داستانها را بخوانم. چند روزی گذشت و دوباره کتاب را دست گرفتم. این بار نتوانستم زمین بگذارمش. داستان به داستان پیش رفتم و پرسه زدم و زندگی کردم. شخصیتها سایهوار و با لحنی محزون میآمدند و میرفتند. گاه پررنگ میشدند و در جان مینشستند. با “نقلها که ریختند و سکهها” خندیدم. ” رضا که رفت” اندوهگین شدم. با “زعفران”، یک طاقهی ابریشم ریخت روی خستگیام و شخصیتی تازه جان گرفت.